این بــــار که دیدمت
عکست را به من هدیه بده؛
عکس یک دوربین آنالوگ
میان کتابهایم قایمش می کنم؛
توی کمد سربازخانه
تا هر وقت دلـــم
عیــد خواست
توت فرنگی خواست
دریــا خواست
بــرف خواست
نـــان خواست
خواب خواست
کتـــاب را باز کنم..!!
شاعر: جعفر مرتضوی
![](http://8pic.ir/images/erxsgn6hl10y7cz0trin.jpg)
نظرات شما عزیزان:
roshanak ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت0:17---22 خرداد 1393
![](http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(0).gif)
خیلی زیبا بود...
پاسخ: ممنون عزیزم
mace ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت18:59---18 خرداد 1393
توى سرباز خونه درسته خيلى چيزا نيست ، ولى احساسى كه خانواده به عزيز سربازش داره ، در هيچ دوره از زندگى نداره !
وقتى مرخصى ميگيره كه بره خانواده رو ببينه،دل همه رو آب ميكنه.....
پاسخ: بله دقیقا همینطوره...