برای چراغ های همسایه هم نور آرزو کن!!
بی شک حوالی خانه ات روشنتر خواهد شد...

نظرات شما عزیزان:
یه دوست 
ساعت8:37---24 مهر 1392
سلام مریم جون خوبی رفیق عیدت مبارک خانمی به چکارایی مشغولی ؟
درساخوب پیش می ره گلم
راستی
ممنون از حضوره گرمت وسر زدن به وبلاگم
مطالبت خودت که دسته مطالبه منو از پشت بسته
واقعا عالی هستن
خسته نباشی
آهنگتم خیلی دوست دارم
مراقب خودت باش
خداففففففظ
راستی ببخشید که کم پیداشدم سعی می کنم بیشتر سر بزنم
خسرو 
ساعت19:17---11 مهر 1392
ه راه پای خسته ات دیدگانم را می سایم تا انعکاس زلال قدمهایت را جاودانه کنم ، سبز باشی عزیزترین .
خسرو 
ساعت19:16---11 مهر 1392
دنبال وجهی می گردم
که تمثیل تو باشد
زلالی چشم هایت
بی پایانی آسمان
مهربانی دست هایت
نوازش گندمزار
و همین چیزهای بی پایان
نمی دانستم دلتنگیت قلبم را مچاله می کند
نمی دانستم
وگرنه از راه دیگری جلو راهت سبز می شدم
تمهیدی، تولد دوباره ای، فکری
تا دوباره در شمایلی دیگر عاشقت شوم
گفته بودم دوستت دارم . .
خسرو 
ساعت19:16---11 مهر 1392
چقدر این دوست داشتنهای بی دلیل خوب است…
درست مثل همین باران…که بی سوال …
فقط می بارد…آرام …شمرده شمرده…فقط می بارد…
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است
خسرو 
ساعت19:15---11 مهر 1392
شب که می رسد به خودم وعده می دهم
که فردا صبح حتما به تو خواهم گفت
صبح که فرا می رسد و نمی توانم بگویم،
رسیدن شب را بهانه می کنم.
و باز شب می رسد و صبحی دیگر…
ومن هیچ وقت نمی توانم حقیقت را بگویم
بگذار میان شب و روز باقی بماند؛
که چقدر
دوستت دارم…
خسرو 
ساعت19:15---11 مهر 1392
قــول بــده کــه خــواهــی آمــد
امــا هــرگــز نیــا!
اگــر بیــایــی
هــمه چیــز خــراب می شــود!
دیــگر نــمی تــوانــم
اینــگونــه بــا اشتــیاق
بــه دریــا و جــاده خیــره شــوم!
مــن خــو کــرده ام
بــه ایــن انتــظار،
بــه ایــن پــرســه زدن هــا
در اسکــله و ایستــگاه!
اگــر بیــایــی
مــن چشــم بــه راه چــه کســی بمــانــم؟
خسرو 
ساعت19:14---11 مهر 1392
و حالا انتهای کوچه شعر
منم با انتظاری مبهم و زرد
ولی ایکاش جادوی نگاهت
غزل های مرا غارت نمی کرد